سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سه چیز است که نشانه اصابت رأی است :خوب برخورد کردن و نیک گوش کردن و پاسخ نیکو دادن . [امام صادق علیه السلام]
قطره ای ازدریا
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» انت صراط المستقیم یاعلی

 

توصیف علی(ع) از زبان پیامبر(ص)

   روزی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، سواره بیرون آمد در حالی که امیرالمؤمنین علیه‏السلام همراه او پیاده می‏رفت، فرمود: یا ابالحسن! یا سواره بیا یا برگرد؛ زیرا خداوند مرا امر کرده که هرگاه سواره‏ام تو هم سوار شوی، و پیاده باشی، هرگاه پیاده‏ام و بنشینی، چون نشسته‏ام، مگر در حدی از حدود الهی که به ناچار نشست و برخاست کنی؛ خداوند به من کرامتی نداده، مگر آنکه مثل آن را به تو عطا فرموده است؛ مرا به نبوت اختصاص داده و تو را در آن ولی (سرپرست امت) قرار داده، تا حدودش را به پاداری و در سختی امورش قیام نمایی؛ قسم به خدایی که محمد صلی الله علیه و آله وسلم را به حق به نبوت برانگیخته، هر که تو را انکار کند به من ایمان نیاورده، و هر که به تو کفر بورزد ایمان به خدا نیاورده است؛ فضل تو از فضل من و فضل من برای تو و آن فضل پروردگار است و این است معنی قول خداوند: (قل بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفر حوا هو خیر مما یجمعون) .«1»

 (ای پیامبر! به مردم بگو شما به فضل و رحمت خدا شادمان شوید که آن از ثروتی که اندوخته می‏کنید، بهتر است.)

فضل خدا، نبوت رسول و رحمتش ولایت علی علیه‏السلام است؛ پس شیعه باید به نبوت و ولایت، خوشحال باشد و این برای آنان بهتر است از آنچه دشمنان از مال و فرزند و اهل در دنیا جمع می‏نمایند؛ قسم به خدا، یا علی! تو خلق نشدی مگر برای پرستش پروردگارت؛ و به تو معالم دین شناخته می‏شود و راه کهنه به تو اصلاح می‏گردد. هر کس از تو گمراه شد، گمراه است و خداوند هدایت نمی‏کند کسی را که ولایت تو ندارد و هدایت به تو نشده است، و این است معنی قول خداوند عزوجل:(و انی لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدی). «2» 

(من زیاد آمرزنده‏ام کسی را که بازگردد و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد و به راه آید)، یعنی به ولایت تو آید. خداوند مرا امر کرده است که هر حقی که بر من فرض کرده برای تو مقرر کنم؛ حق تو واجب است بر کسی که ایمان آورد؛ اگر تو نبودی حزب الله شناخته نمی شد، به تو دشمن خدا شناخته می‏شود، هر که با ولایت تو خدا را ملاقات نکند چیزی ندارد.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خداوند این آیه را بر من نازل کرد:(یا أیها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته): «3» (ای پیامبر)! آنچه به تو از خداوند، نازل شد برسان، «که آن ولایت تو یا علی علیه‏السلام بوده است، اگر آن را نرسانی رسالت او پروردگار را انجام نداده‏ای»؛ من پیامبر، اگر ولایت تو را نمی‏رساندم، همه اعمالم از بین می‏رفت؛ هر که خداوند را به غیر ولایت تو ملاقات کند، عملش باطل است و این وعده‏ای است که برایم ثابت شده است؛ و نگویم چیزی را مگر آنکه پروردگار گوید، و آنچه گویم از خداست که درباره تو نازل کرده است. «4»

×××× 

پاورقی:1-یونس،آیه58        2-طه،آیه82    3-مائده،آیه67     

4-امالی،الصدوق،ص399وداستانهایی اززندگی حضرت علی(ع)،ص23-



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 91/5/18 :: ساعت 12:50 عصر )
»» آنچه بر خود نمى‏پسندى بر دیگران مپسند

 

پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه

آنچه بر خود نمى‏پسندى بر دیگران مپسند

فأحبب لغیرک ما تحب لنفسک و اکره له ما تکره لها. - نامه /31

ترجمه:

آنچه که براى خود دوست میدارد، براى خود نمى‏پسندى، براى دیگران هم مپسند.

شرح:

یک ضرب‏المثل فارسى مى‏گوید ((آنچه به خود نمى‏پسندى، به دیگران روا مدار)). و ضرب‏المثل دیگرى مى‏گوید:((یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به مردم)). این دو ضرب‏المثل، و دهها ضرب‏المثل دیگر، و شعرها، و کلمات کوتاه و بلند بسیارى که در زبان و ادبیات ما، در باره همین موضوع صحبت میکند، همه، با الهام گرفتن از سخن امام علیه‏السلام، و در توضیح و تشریح آن گفته شده و رواج پیدا کرده است.

و منظور از تمام این سخنان، آن است که درباره یکى از دستورات عمیق و پر معنى اسلام، به شکلهاى گوناگون، توضیح داده شود. بر اساس این دستور والا و زندگى ساز اسلام، ما انسانها وظیفه داریم که در هر کارى، رعایت حال دیگران را نیز بکنیم. یعنى همیشه خودمان را به جاى دیگران بگذاریم، و با مردم طورى رفتار کنیم، که دوست داریم دیگران با ما همانطور رفتار کنند.

کسیکه به مشکلات و ناراحتیهاى دیگران اهمیت نمى‏دهد، باید حساب کند که آیا خودش مى‏توان همان مشکلات و ناراحتیها را تحمل کند، یا نه، به زبان ساده‏تر باید گفت: هر کس راضى شود که یک جوالدوز به تن دیگرى فرو رود، باید با انصاف و مروت حساب کند که آیا خودش حاضر است یک سوزن به تنش فرو رود، یا نه؟

مسلمان مومن واقعى، کسى است که براى دیگران نیز به اندازه خودش، راحت و آسایش و حق استفاده از مواهب زندگى را بخواهد و اصولا آسایش و خوشبختى خود را، در آسایش و خوشبختى دیگران جستجو کند.

××××××

پاورقی:1- پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه- هئیت تحریریه بنیاد نهج‏البلاغه

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 91/5/12 :: ساعت 11:15 صبح )
»» جامعیت قرآن

 

پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه

جامعیت قرآن  

و فى ا لقرآن نبا ما قبلکم و خبر ما بعدکم و حکم و ما بینکم. - ح / 313

ترجمه:
سرگذشت نسلهاى پیشین شما، و خبرهاى مربوط به نسلهاى آینده شما، و احکام و دستورات به امورى که بین شما جارى است، همه در قرآن آمده است.

شرح:
آنچه انسان، در زندگى این جهانى خود به آن نیازمند است، بطور کلى، خارج از این سه مورد نیست:
* نخست، میخواهد بداند که پدران و مادران و نیاکان او، در گذشته، چگونه بوده‏اند، چگونه زیسته‏اند، چه‏ها مى‏اندیشیده‏اند،
* آن گاه مى‏خواهد بداند پس از مرگ او، دنیا چه صورتى خواهد داشت، و نسلهاى آینده در چه اوضاع و شرایطى خواهند زیست، و احوال آنها، در دنیاى آینده چگونه خواهد بود.
* و سپس مى‏خواهند بداند: در حال حاضر، در دوران بین گذشته و آینده، که خود در آن زندگى میکند، با مردم چگونه باید رفتار کند، و امورى را که بین او و دیگران جارى است، چگونه سر و سامان دهد، تا به راه نادرست نرود و به طریق آسایش و رستگارى گام بردارد
قرآن مجید، کلام الهى و آسمانى ما مسلمانان، کتاب سازنده و روشنگرى است که این سه موضوع مهم و حیاتى را، براى ما، به روشنى و بدون تردید یا ابهام، توضیح داده است.
پس ما، اگر مى‏خواهیم با درک و آگاهى زندگى کنیم و در منجلاب و گمراهیها فرو نرویم، و به سوى سعادت گام برداریم، باید قرآن را به دقت بخوانید، معنى آن را درک کنیم، و مفاهیم آن را دستور زندگى خویش قرار دهیم، و احکام آن را به کار بندیم.

×××××××

پاورقی:1- پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه- هئیت تحریریه بنیاد نهج‏البلاغه

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( دوشنبه 91/5/9 :: ساعت 10:43 صبح )
»» حق یکى است

 

 پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه

حق یکى است  

ما اختلفت دعوتان الا کا نت احدا هما ضلا لة - ح / 183

ترجمه:
هر گاه در مورد امرى واحد، دو ادعاى مختلف وجود داشته باشد، ناچار، یکى از آن دو گمراهى (باطل) است.

شرح:
بسیار دیده مى‏شود که دو شخص، یا دو گروه، بر سر یک مسئله اختلاف دارند. به این معنى که هر کدام، در مورد آن مسئله، ادعایى دارد که با ادعاى دیگرى مخالف است، و هر یک نیز، ادعاى خود را صحیح و بر حق میداند و ادعاى دیگرى را غلط و باطل میشمارد.
اما، از آنجا که همیشه حق یگانه است، و هر چیزى که بر حق باشد، نمى‏تواند دو صورت و دو شکل جداگانه داشته باشد و هر دو نیز، درست و بر حق باشند، ناگزیر باید قبول کرد که دست‏کم، یکى از آن دو ادعا، باطل و گمراهانه است.
روشن‏تر بگوییم: نمى‏شود که دو نفر، در مورد یک موضوع دو ادعاى مختلف بکنند، و هر دو نیز درست گفته باشند. یعنى اگر، در چنین مواردى، یقین داشته باشیم که هر دو نفر در اشتباه نیستند، پس باید مطمئن باشیم که بطور قطع، فقط یکى از آنها
((حق)) میگوید و دیگرى بر باطل است.
وظیفه کسى هم که با چنین افراد یا گروههایى روبرو میشود، آن است که سخن و عقیده و ادعاى هر دو را، به دقت بررسى کند، تا آنچه را که بر حق است دریابد، و با انتخاب و پذیرش حق، از باطل دورى کند.

×××××××

پاورقی:1- پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه- هئیت تحریریه بنیاد نهج‏البلاغه



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( شنبه 91/5/7 :: ساعت 5:18 عصر )
»» خشنودى از کار بدکاران

پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه

خشنودى از کار بدکاران  

ا لراض بفعل قوم کا لداخل فیه معم و على کل داخل فى باطل أثمان اثم ا لعمل به و اثم ا لرض به. ح / 154

ترجمه:
هر کس که به کار گروهى از مردم خرسند باشد، مانند آن است که در آن کار، با آنها همراهى کرده است، هر کس در کار نادرست همراهى کند، براى او دو گناه خواهد بود: گناه همکارى در آن کار نادرست، و گناه رضایت دادن به انجام آن.

شرح:
اسلام، دینى است که پیرامون خود را، همواره از زندگى کردن و حصارهاى خلوت و تنهائى و سر بردن در چهار دیواریهاى در بسته، باز میدارد. و در مقابل، همه را به زندگى اجتماعى دعوت میکند. براى یک چنین زندگى اجتماعى برادرانه‏ایى، که در آن همه نسب به یکدیگر وظایف و مسئولیتهایى دارند قوانین کاملى نیز قرار داده، که جلوه‏هاى گوناگون آن، در تعالیم درخشان اسلامى دیده مى‏شود.
بر اساس این قوانین، خوب بودن و خوب زیستن، تنها این نیست که ما، خود را از همه کنار بکشیم، و در خلوت و تنهایى مشغول عبادت شویم و کارى به کار دیگران و سایر افراد جامعه نداشته باشیم. چه، در این صورت، حتى اگر هیچ گناهى از ما سر نزند، باز در گناهى که دیگران، در کنار ما و مقابل چشمان ما انجام میدهند، شریک و سهیم خواهیم بود. به بیان دیگر، یک مسلمان مؤمن واقعى، نباید در برابر کارهاى باطل و نادرست دیگران نیز، ساکت بنشیند و هیچ اقدامى نکند.چون این سکوت، دلیل آن است که او، با انجام آن کارهاى باطل مخالفتى ندارد و کسى که مخالف امرى نباشد، بطور طبیعى، به انجام آن امر، رضایت داده است. و راضى بودن به انجام کار دیگران نیز مانند آن است که خود او هم در آن کار، شرکت و دخالت داشته است.
از این روست که امام علیه‏السلام میفرماید: مسلمانان مؤمن حق ندارد ساکت بنشیند و شاهد و تماشاگر کارهاى باطل دیگران باشد.چون در آنصورت، از او دو گناه سرزده است. یک گناه همان رضایت دادن به انجام آن کار است، و گناه دیگر آن است که با چنین رضایتى، خود او نیز، در آن کار نادرست بصورت همکار و همراه در آمده و در حقیقت مثل آن است که خود نیز، در انجام آن گناه، شرکت و همکارى داشته است.

×××××××

پاورقی:1- پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه- هئیت تحریریه بنیاد نهج‏البلاغه

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( پنج شنبه 91/5/5 :: ساعت 1:55 عصر )
»» فتح خیبر

 فتح خیبر

درباره فتح خیبر مورخان و سیره نویسان اسلام مطالب زیادى نوشته اند، در این جا مى آوریم . سپس به تجزیه و تحلیل آن مى پردازیم . متون و صفحات تاریخ اسلام در این غزوه نشان مى دهد که اگر جانبازى و دلاورى خارق العاده امیرمؤ منان نبود، دژهاى خطرناک خیبر گشوده نمى شد. اگر چه برخى از نویسندگان دچار تحریف حقایق شده اند و افسانه اى را در ردیف حقایق جلوه داده اند ولى عده قابل ملاحظه اى از نویسندگان محقق شیعه و اهل تسنن سهم على (ع ) را در این مبارزه ادا نموده اند اینک متن این واقعه تاریخى به طور فشرده از کتب تاریخى نقل مى شود:

هنگامى که امیرمؤ منان (ع ) از ناحیه پیامبر ماءموریت یافت دژهاى (وطیح ) و (سلالم ) را بگشاید. (دژهایى که دو فرمانده قبلى موفق به گشودن آنها نشده بودند و با فرار کردن ضربه جبران ناپذیرى بر حیثیت ارتش اسلام زده بودند) زره محکى را بر تن کرد و شمشیر مخصوص ‍ خود (ذوالفقار) را حمایل نموده و (هروله ) کنان و با شهامت خاصى که شایسته قهرمانان ویژه میدانهاى جنگ است به سوى دژ حرکت کرد و پرچم اسلام را که پیامبر (ص ) به دست او داده بود، در نزدیکى خیبر بر زمین نصب نمود در این لحظه در خیبر باز گردید، و دلاوران یهود از در بیرون ریختند، نخست برادر مرحب ، جلو آمد هیبت و نعره او چنان مهیب بود که سربازانى که پشت سر على (ع ) بودند، بى اختیار عقب رفتند ولى على (ع ) مانند کوه پاى بر جا ماند، لحظه اى نگذشت که جسد مجروح حارث بر روى خاک افتاده و جان سپرد. مرگ برادر، مرحب را سخت غمگین و متاءثر ساخت . او براى گرفتن انتقام برادر در حالى که غرق سلاح بود و زره یمانى بر تن و کلاهى که از سنگ مخصوص تراشیده شده بود بر سر داشت در حالى که کلاه خود را روى آن قرار داده بود، جلو آمد و به رسم قهرمانان عرب اشعار زیر را به عنوان رجز مى خواند:

قد علمت خیبر انى مرحب ××× شاکى السلاح بطل مجرب

یعنى در و دیوار خیبر گواهى مى دهد که من مرحبم ، قهرمان کارآزموده و مجهز با سلاح جنگى هستم .

ان غلب الدهر فانى اغلب ××× و القرن عندى بالدماء مخضب

یعنى : اگر روزگار پیروز است ، من نیز پیروزم ، قهرمانانى که در صحنه هاى جنگ با من روبرو مى شوند، با خون خویشتن رنگین مى گردند.

على (ع ) نیز رجزى در برابر او سرود و شخصیت نظامى و نیروى بازوان خود را به رخ دشمن کشید و چنین گفت :

انا الذى سمتنى امى حیدره ××× ضرعام آجام و لیث قسوره

یعنى : من همان کسى هستم که مادرم من را حیدر (شیر) خواند، مرد دلاور و شیر بیشه ها هستم .

عبل الذارعین غلیظ القصره ××× کلیث غابات کریه المنظرة  

یعنى : بازوان قوى و گردن نیرومند دارم ، در میدان نبرد مانند شیر بیشه ها صاحب منظرى مهیب هستم .

رجزهاى دو قهرمان پایان یافت . صداى ضربات شمشیر و نیزه هاى دو قهرمان اسلام و یهود وحشت عجیبى در دل ناظران به وجود آورد. ناگهان شمشیر برنده و کوبنده قهرمان اسلام ، بر فرق مرحب فرود آمد، سپر، کلاه سنگى و سر را تا دندان دو نیم ساخت . این ضربت آنچنان سهمگین بود که برخى از دلاوران یهود که پشت سر مرحب ایستاده بودند پا به فرار گذارده به دژ پناهنده شدند و عده اى که فرار نکردند با على (ع ) تن به تن جنگیده و کشته شدند. على (ع ) یهودیان فرارى را تا در حصار تعقیب نمود، در این کشمکش یک نفر از جنگجویان یهود با شمشیر بر سپر على (ع ) زد، سپر از دست وى افتاد، على (ع ) فورا متوجه در دژ گردید و آن را از جاى خود کند و تا پایان کارزار بحاى سپر به کار برد پس از آنکه آن را بر روى زمین افکند هشت نفر از نیرومندترین سربازان اسلام از آن جمله ابورافع سعى کردند که آن را از این رو به آن رو کنند، نتوانستند در نتیجه قلعه اى که مسلمانان ده روز پشت آن معطل شده بودند در مدت کوتاهى گشوده شد. یعقوبى در تاریخ خود مى نویسد: در حصار از سنگ و طول آن چهار ذرع و پهناى آن دو ذرع بود، شیخ مفید (ره ) در ارشاد به سند خاصى از امیرمؤ منان سرگذشت کندن در خیبر را چنین تعریف مى کند: من در خیبر را کنده به جاى سپر به کار بردم و سپس در پایان نبرد آن را مانند پل بر روى خندقى که یهودیان کنده بودند، قرار دادم سپس آن را میان خندق پرتاب کردم مردى پرسید آیا سنگینى آن را احساس نمودى ؟ فرمود: به همان اندازه سنگینى که از سپر خود احساس مى کردم .

 نویسندگان سیره ، مطالب شگفت انگیزى درباره قلعه هاى خیبر و خصوصیات آن و رشادتهاى على (ع ) که در فتح این دژ انجام داده ، نوشته اند و این حوادث هرگز با قدرتهاى معمولى بشرى وفق نمى دهد ولى خود امیر مؤ منان در این باره توضیح داده و شک و تردید را از بین برده است ، زیرا آن حضرت در پاسخ شخصى چنین فرمود: (ما قلعتها بقوة بشریة و لکن قلعتها بقوة الهیة و نفس بلقاء ربها مطمئنة رضیة )یعنى : من هرگز آن در را با نیروى بشرى از جاى نکندم ، بلکه در پرتوى نیروى خداداى و با ایمانى راسخ به روز بازپسین این کار را انجام دادم .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 91/5/4 :: ساعت 7:5 عصر )
»» در خلوت هم از گناه بپرهیزید

پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه

در خلوت هم از گناه بپرهیزید  

اتقوا معاصى الله فى ا لخلوات فان ا لشاهد هو ا لحاکم. - ح / 324.

ترجمه:
در خلوت و تنهایى هم، از گناه و نافرمانى بپرهیزید، زیرا همان کسى که گناه شما را مى‏بیند (یعنى خداوند) خودش نیز درباره آن، داورى خواهد کرد.

شرح:
گروهى از افراد کوته فکر هستند، که گمان مى‏کنند اگر در خلوت و تنهایى، مرتکب گناه شوند، و کسى شاهد گناه آنها نباشد، از کیفر و مجازات در امان خواهند بود. غافل از آنکه خداوند، در همه جا حاضر است، و در خلوت و تنهایى هم، شاهد اعمال بندگان خویش است.
امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: کسیکه در تنهایى مرتکب گناه مى‏شوند، مثل کسى است که در یک کشتى، داخل اطاقک خصوص خود، نشسته است و کف آن را سوراخ مى‏کند. گرچه کسى شاهد این عمل زشت و نادرست نیست، تا از آن جلوگیرى کند، یا آن شخص را به مجازات رساند، ولى چنین کسى، مجازات عمل خود را خواهد دید، زیرا به خاطر کار زشت او، دیگران هم صدمه خواهند دید. چون سرانجام، آب دریا، از سوراخ آن اتاقک بلا خواهد آمد، و همه کشتى را، با تمام سرنشینان آن غرق خواهد کرد.
پس گناه، اگر در خلوت و تنهایى صورت گیرد، هم شخص گناهکار به مجازات خواهد رسانید، هم به روى جامعه اثر بد خواهد گذاشت.
از سوى دیگر، انسان در رابطه با خدا، باید بداند که: هرچند در خلوت و تنهایى مرتکب گناه شود، و کسى شاهد او نباشد، ولى خداوند، او را مى‏بیند و شاهد گناهان اوست. به این ترتیب، شخص گناهکار، در روز رستاخیز، از داورى خداوند توانا و بینا که خود آن گناه را دیده است - هیچ راه فرارى نخواهد داشت.

×××××××

پاورقی:1- پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه- هئیت تحریریه بنیاد نهج‏البلاغه



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( چهارشنبه 91/5/4 :: ساعت 9:32 صبح )
»» در خلوت هم از گناه بپرهیزید

پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه

در خلوت هم از گناه بپرهیزید  

اتقوا معاصى الله فى ا لخلوات فان ا لشاهد هو ا لحاکم. - ح / 324.

ترجمه:
در خلوت و تنهایى هم، از گناه و نافرمانى بپرهیزید، زیرا همان کسى که گناه شما را مى‏بیند (یعنى خداوند) خودش نیز درباره آن، داورى خواهد کرد.

شرح:
گروهى از افراد کوته فکر هستند، که گمان مى‏کنند اگر در خلوت و تنهایى، مرتکب گناه شوند، و کسى شاهد گناه آنها نباشد، از کیفر و مجازات در امان خواهند بود. غافل از آنکه خداوند، در همه جا حاضر است، و در خلوت و تنهایى هم، شاهد اعمال بندگان خویش است.
امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: کسیکه در تنهایى مرتکب گناه مى‏شوند، مثل کسى است که در یک کشتى، داخل اطاقک خصوص خود، نشسته است و کف آن را سوراخ مى‏کند. گرچه کسى شاهد این عمل زشت و نادرست نیست، تا از آن جلوگیرى کند، یا آن شخص را به مجازات رساند، ولى چنین کسى، مجازات عمل خود را خواهد دید، زیرا به خاطر کار زشت او، دیگران هم صدمه خواهند دید. چون سرانجام، آب دریا، از سوراخ آن اتاقک بلا خواهد آمد، و همه کشتى را، با تمام سرنشینان آن غرق خواهد کرد.
پس گناه، اگر در خلوت و تنهایى صورت گیرد، هم شخص گناهکار به مجازات خواهد رسانید، هم به روى جامعه اثر بد خواهد گذاشت.
از سوى دیگر، انسان در رابطه با خدا، باید بداند که: هرچند در خلوت و تنهایى مرتکب گناه شود، و کسى شاهد او نباشد، ولى خداوند، او را مى‏بیند و شاهد گناهان اوست. به این ترتیب، شخص گناهکار، در روز رستاخیز، از داورى خداوند توانا و بینا که خود آن گناه را دیده است - هیچ راه فرارى نخواهد داشت.

×××××××

پاورقی:1- پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه- هئیت تحریریه بنیاد نهج‏البلاغه



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( دوشنبه 91/5/2 :: ساعت 10:44 صبح )
»» خداشناسى على علیه السلام

خداشناسى على علیه السلام

امام باقر علیه السلام از جدّش امیرمؤ منان نقل مى فرماید که : مردى برخاست و گفت : اى امیر مؤ منان با چه چیز خدایت را شناختى ؟

فرمود: با شکسته شدن عزم ها و همّت ها؛ چون تصمیم به انجام کارى گرفتم ، مانع شد. و چون عزم کردم پس قضاى الهى با عزمم مخالفت نمود؛ پس دریافتم که مدّبر، کسى است جز من .

مرد گفت : چه باعث شد شکر نعمتهاى او را به جاى آورى ؟

حضرت علیه السلام فرمود: به بلایا نگریستم که خداوند، آنها را از من دور نمود و غیر مرا دچار آن ساخت ؛ از این رو دریافتم که او به من نعمت ارزانى داشته است ، پس شکرش را بر خود لازم دانستم .

مرد پرسید: چرا لقایش را دوست دارى ؟

فرمود: چون دریافتم که براى من دین فرشتگان و فرستادگان و پیامبرانش را برگزیده ؛ دانستم که مرا گرامى داشته و فراموشم نکرده است . پس مشتاق لقایش ‍ شدم .(1)

×××××

پاورقی:1- داستانهاى عارفانه - در آثار استاد علامه آیة الله حسن زاده آملى



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( دوشنبه 91/4/12 :: ساعت 1:6 عصر )
»» پندهای مولا

پندهای مولا

امام على (ع ) به مردى که از او خواهش پند دادن داشت ، فرمود: از آنان مباش ! که بى آن که نیکى کنند، امید رستگارى آخرت دارند. و با طول آرزو امید توبه دارند. در دنیا، همچون وارستگان سخن مى گویند و همچون دلبستگان عمل مى کنند. اگر بدانان بخشیده شود، سیرى ندارد و اگر از آنان باز داشته شود، خرسند نمى شود. نهى مى کنند و نهى نمى پذیرند و دیگران را فرمان مى دهند به آن چه که خود، عمل نمى کنند. نیکوکاران را دوست دارند. اما همچون آنان عمل نمى کنند. گناهکاران را دشمن مى دارند و خود، یکى از آنانند. مرگ را به سبب بسیارى گناه ، ناخوش دارند. چون بیمار شوند، از کارهاى ناپسند خود، پشیمان مى شوند و چون سلامتى را بازیابند، به کار ناپسند مى پردازند

اگر در آسایش باشند، خودپسند مى شوند. و چون مبتلا شوند، ماءیوس ‍ مى گردند. چون آنان را بلایى رسد، دست به دعا بردارند و چون آسایشى یابند، مغرورانه سرپیچى کنند. گمانشان بر آنان چیره است و آن چه یقین است ، بر آنان دسترسى ندارد. بر دیگرى به کوچکترین گناه ، ترسان شوند و خود، به بیش از آن چه که او دست زده است ، دست یازند. چون بى نیاز شوند، سرمستى و فتنه انگیزى کنند. و چون نیازمند شوند ماءیوس و خوار گردند. چون دست به کارى زنند، کوتاهى کنند و چون چیزى خواهند، زیاده روى کنند. چون شهوت بدانان روى آورد، گناه را پیش اندازند و توبه را پس . چون درد و رنجى روى آور شود، از چارچوب دین فراتر روند. پند را به توصیف مى نشینند، و خود، پند نمى گیرند. در نصیحتگرى مبالغه مى کنند و خود موعظه نمى شوند. در گفتار، راهنمایند و در کردار، اندک ورزند. به ناپایدار همچشمى دارند و در پایدار، سهل انگارند. غنیمت را غرامت مى شمرند و غرامت را غنیمت مى دانند. بر مرگ ، ترسانند و به چاره اى دست نمى زنند. گناه کوچک دیگران را بزرگ شمرند و بزرگ تر از آن را که خود ورزیده اند، کوچک . طاعت کوچکتر خویش را بزرگ شمارند و بزرگ تر از آن را که دیگران داشته اند، کوچک . مردم را طعنه زنند و عیب خویش پوشند. به بیکارگى گذراندن با ثروتمندان را بهتر از همنشینى نیک با نیازمندان دانند. به سود خویش بر دیگران حکم کنند. و به سود دیگرى ، بر خود حکم نکنند. دیگران را راهنمایى کنند، و خود را گمراه . فرمانبرى شان مى کنند و سرکش مى شوند. وفادارى مى خواهند. و وفا نمى کنند. بر مردم ، به چیزى جز خداى ترسانند و از خدا بر مردم نترسند.

 جامع (نهج البلاغه ) گفت : این سخن ، پندى گوارا و سخنى بلیغ است که بینندگان را بینایى مى دهد و نگرنده اندیشمند را به عبرت وا مى دارد.

×××××××

پاورقی:1- کشکول شیخ بهایی

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صادق ( شنبه 91/4/10 :: ساعت 3:32 عصر )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حدیث روز
مثل شجره طیبه
در تفسیر مرج البحرین یلتقیان
فضایل حضرت زهرا(سلام الله علیها)
داستانهایى از زیارت عاشورا
مقامات مردان خدا
داستانهائى از علماء
فاطمه(س)بعدازرحلت پیامبر(ص)
مردى که بر قبر شیخ مى گریست
ای آخرین بهار
صلوات و درود فرشتگان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 98
>> بازدید دیروز: 182
>> مجموع بازدیدها: 1498057
» درباره من

قطره ای ازدریا

» پیوندهای روزانه

داستانهای اصول کافی [190]
داستان وحکایت [172]
احکام بانوان [91]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه دختران [104]
احکام جوانان ونوجوانان ویژه پسران [89]
احکام روابط زن ومرد [192]
[آرشیو(6)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
امام زمان(عج)[221] . حدیث روز[159] . امام علی(ع)[135] . محرم[110] . داستان دوستان[103] . امام حسین(ع)[102] . شعر[97] . رمضان[81] . امام رضا(ع)[68] . حضرت محمد(ص)[67] . امام حسن مجتبی(ع)[48] . امام صادق(ع)[43] . یَابْنَ آدَمَ![37] . پندهاى کوتاه از نهج‏البلاغه[34] . حضرت زهرا(س)[31] . بانگ رحیل[31] . دعاهاى قرآن[31] . دعا[28] . صلوات[21] . عکسهای دیدنی[21] . پیام امام زمان[21] . شیطان[20] . امام جواد(ع)[17] . کرامات الرضویه (ع )[16] . اعجازخوراکیها[15] . امام باقر(ع)[15] . نکته ها[14] . امام سجاد(ع)[13] . علامه حسن زاده آملى[13] . امام حسن عسکری(ع)[12] . چیستان[12] . داستانهائى از علماء[10] . درسهایی ازنهج البلاغه[10] . شیوه هاى تهاجم فرهنگى[9] . مناجات[9] . امام مهدی امتحان الهی[9] . اربعین[8] . حادثه کربلا و پیامبران الهی[8] . پیشگوئیهای حضرت علی(ع)[8] . مراقبات ماه مبارک رمضان[8] . فاطمه سلام الله علیها از دیدگاه روایات[8] . زیارت عاشورا[8] . ذکرهای شگفت عارفان[8] . نماز[8] . داستانی ازصلوات[7] . شیطان شناسی[7] . غدیر[6] . دوستی[6] . حضرت معصومه(س)[6] . آیت الله بهاءالدینی[6] . ابزارهاى تهاجم فرهنگى[6] . امام زمان[6] . وادی السلام[6] . معاد[5] . بانگ رحیل![5] . حضرت زینب(س)[5] . حکایت[5] . دانستنی ها[5] . تمثیلات[5] . حدیث[5] . ره توشه[5] . شفایافتگان[5] . فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن[5] . عکس دیدنی[5] . ماه رمضان[5] . لطیفه[4] . کشکول[4] . مقامات مردان خدا[4] . عیدفطر[4] . عیدنوروزدرشعرامام خمینی(ره)[4] . عکس[4] . فاطمه زهرا(س)[4] . شعر میلاد حضرت ولیعصر(عج)[4] . سلمان فارسی[4] . درسهایی ازعارف کامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی[4] . پیامهاونکته های قرآنی[4] . حکایت[4] . امام هادی(ع)[4] . امام خمینی(ره)[4] . امام کاظم(ع)[4] . اعجازخوراکیها[4] . آیامی دانید[4] . مقام حضرت زینب(س)[4] . یاصاحب الزمان(عج)[4] . یاعلی ابن موسی الرضا(ع)[3] . هجران غیبت[3] . نماز باران و بلعیدن دوشیرِ در پرده[3] . کشکول[3] . استغاثه به حضرت مهدی(عج)[3] . اسراف[3] . احترام به عزاداران امام حسین(ع)[3] . حضرت ابوالفضل(ع)[3] . جواب چهل مسئله مشکل از کودکی خردسال[3] . داستانهاى شگفت انگیز از زیارت عاشورا[3] . سیمای نصیحت وناصحین[3] . شوخ طبعیهای جبهه[3] . شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی)[3] . شایعه[3] . فضایل حضرت زهرا[3] . شیطان درقرآن(مبحث هفتم)[3] . عیدنوروزمبارک باد[2] . فراق محبوب[2] . عیدمبعث[2] . غفلت چرا؟![2] . فضیلت ماه رمضان[2] . فرمان شگفت[2] . عکسهای دیدنی[2] . فلسفه روزه چیست؟[2] . قرآن[2] . فوکویاماوبازشناسی هویت شیعه[2] . شیطان درقرآن(مبحث دوم)[2] . عدس[2] . علل و عوامل عزت[2] . مکتب عشق[2] . مردم از نظر دعا کردن بر چند گروهند؟[2] . معجزات رسول خدا صلى اللّه علیه و آله[2] . ناله ستون مسجد[2] . قضاوتهای حضرت علی(ع)[2] . گریه امام زمان(عج)[2] . گریه پیامبر صلى الله علیه و آله ![2] . شب قدر[2] . شعر جانسوز[2] . شباهت علم اخلاق به علم طب[2] . شفاى پا[2] . شیخ مرتضى انصارى[2] . شعر-درمبعث حضرت رسول(ص)[2] . شهادت امام حسن علیه السلام[2] . سیما واهمیت روزه[2] . سرو کجا، قامت رسای ابوالفضل[2] . سفارش مؤ کّد امام زمان (عج ) به خواندن زیارت عاشورا[2] . روز پنجم محرم[2] . روز چهارم محرم[2] . روز دهم محرم[2] . روز هشتم محرم[2] . روز هفتم محرم[2] . زهر کشنده[2] . سخنى درباره نیمه شعبان[2] . زیارت عاشورا و برطرف شدن دشواریها[2] . دستورالعمل[2] . دعا از امتیازات شیعه[2] . دعاهایى که به حضرت محمد (ص) آموزش داد[2] . دعای امام صادق علیه السلام در روز آخر شعبان[2] . دعاى بندگان با کمال الهى[2] . دلیل قرآنی[2] . دیدار با مهدی در سایه قرآن[2] . دفاع ازحق[2] . دست بخشش گر[2] . دلیل اوّل معاد[2] . دو رکعت نماز حاجت[2] . روزسوم محرم[2] . روزششم محرم[2] . داستانهایى از زیارت عاشورا[2] . داستانی از صلوات[2] . حماسه عاشورا[2] . در خلوت هم از گناه بپرهیزید[2] . خاطره[2] . خطبه پیامبر گرامی اسلام(ص)درآخرماه شعبان المعظم[2] . چند گفتار از امام رضا علیه السلام[2] . چه کنم با شرم؟[2] . حدیث قدسی[2] . تلخى گوش و شورى آب چشم[2] . حد یث روز[2] . حدیث عید[2] . حضرت فاطمه(س)[2] . پیش صاحب نظران[2] . پیشنهاد ابلیس[2] . پیراهن نبوت بر تن على علیه السلام[2] . تأثیرتربیت خانوادگی[2] . تسلیم[2] . ترک جلسه به خاطر نماز[2] . تشرف آقا شیخ حسین نجفی[2] . به برکت حضرت زهرا(س)شیعه شدند[2] . پاسخ نیکی[2] . پند[2] . بهشت مشتاق حسن[2] . پر افتخارترین پیوند[2] . جمع شدن حیوانات و عزاداری آنها در کنار کوه الوند[2] . ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)[2] . تو جان جهانی فدایت شوم[2] . توقیع حضرت ولیعصر(عج)[2] . تشرف اخوی آقاسیدعلی داماد[2] . تشریع روزه رمضان[2] . تعجب عزرائیل[2] . اسامی شیطان[2] . ارتحال رسول خداصلی الله علیه وآله[2] . اسلحه مسموم در توبره[2] . اشعار امام حسین علیه‏السلام[2] . اعتماد به ساقى[2] . الاکه راز خدایی[2] . آثار نیک و بد اعمال[2] . آه دل[2] . ابدال یا پیشکاران امام زمان (عجّ)[2] . آیت الله بهجت[2] . آیت الله خوشوقت[2] . آفرینش نور پیش از آفرینش خلق[2] . 1مام زمان(عج)[2] . آثارمتفاوت همنشینی باطبقات مختلف[2] . آخرین وظایف منتظران[2] . انجیر[2] . امام حسن عسکری(ع)[2] . امام حسن(ع)[2] . امام حسین (ع)[2] . امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در دیدگاه اهل سنت[2] . امام زمان (عج)[2] . آیت الله بهاء الدینی[2] . امام زمان(ع)[2] . امام کاظم(ع)[2] . اول آگاهی بعدعمل[2] . بعثت رسول خدا[2] . به ره ولای مهدی[2] . به من پناه آورید![2] . بهترین بندگان خدا[2] . بیهوده تان نیافریده ام![2] . اولین مؤمن[2] . یامهدی(عج)[2] . یونجه[2] . کرامات امام رضا علیه السلام به روایت اهل سنت[2] . کم کم غروب ماه خدا دیده می شود[2] . نکته[2] . نظراهل تسنن درباره حضرت مهدی(عج الله تعالی)[2] . مقام معظم رهبری[2] . موعودجهانی[2] . میلاد خورشید[2] . نماز لیله الرغائب[2] . نور نبوت[2] . هفته دفاع مقدس[2] . وصیت امام صادق علیه السلام به عمران بصری[2] . یاثامن الحجج(ع)[2] . نیکی به پدرومادر[2] . ویژه گیهای امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)[2] . یا صاحب الزمان(عج)[2] . یاامام رضا(ع)[2] . یاامام صادق(علیه السلام) . یاایهاالعزیز . یاایهالعزیز . یاباقرالعلوم . یا صادق آل محمد«علیه السلام» . یا علمدارحسین(ع) . یا قابض.... . یا مولا . یاامام جواد(ع) . یا اباصالح المهدی ادرکنی . یا ایها العزیز . یا بگو نه تا به خانه ام بروم .. . یا حسن مجتبی(علیه السلام) . یا رب زغمش . یا صاحب الزمان (عج) . نکته . نماز اوّل وقت وسط جنگ . یاجوادالائمه ادرکنی . یاحسن مجتبی(ع) . یاد دادن استخاره با تسبیح به خانمی که می‏خواست از راه حرام کسب م . یاد کردى دوسویه . یادی از گذشته . یادی ازشهیدثالث . یار آمدنی است . یاران مهدى علیه السلام بیشتر کجا هستند؟ . یاعلی بن موسی الرضا(ع) . یاعلی(ع) . یافاطمه معصومه(س) . یاقدوس . یامهدی . هارون مکی . هان اى مردم! دنیا... . یَابَنی آدَمَ! . وصیت نامه رهبر انقلاب در سال 42 . وصیت های حضرب زهرا(س) . وظیفه پدران . وفات سلمان فارسی . وقتى عمر از على علیه السلام مى گوید! . ولایت و درخت انار . ولترنت افشا کرد: . وه !شگفتا از تو اى خاک اسرارآمیز! . ویژگی های حزب الله . ویژگی های شیطان . ویژگی‌های ماه رجب . ویژگیهاى حضرت معصومه (س) . ویژگیهاى دهگانه عاقل . ویژگیهای میهمانی خداوند . هدایت واقفى در خواب خفته . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا . هدف امام حسین‌(ع)درنهضت عاشورا«2» . هرکه شیدای توشد . هشت خاصّیت زمین کربلا . هشتمین اختر امامت . هشدار پروردگار! . هفت خبر داغ . هفت سرور اهل بهشت . هفت سرور وسید اهل بهشت . هفتاد و دو آذرخش . هفتاد و دو آذرخش سوزان . وادی السلام از دیدگاه روایات . وادی السلام در آستانه ظهور . وادی السلام در شب معراج . وادی السلام در عهد امیرمؤ منان (ع) . وادی السلام در عهد کهن . وادی السلام و پیشینه آن . واقعه غدیرخم . والا ترین خصلت مومن . والشمس .
» آرشیو مطالب
صادق
صادق

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
در انتظار آفتاب
عکس و مطلب جالب و خنده دار
وبلاگ هیت متوسلین به آقا امام زمان ارواحنا فداء
بلوچستان
نغمه ی عاشقی
معیار عدل
.: شهر عشق :.
بادصبا
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
منطقه آزاد
اندیشه های من
عشق
سرباز حریم ولایت
شورای دانش آموزی شهرستان
ستاره طلایی
xXx عکسدونی xXx
نمی دونم بخدا موندم
عرفان وادب
پایــــــگاه اطــــــلاع رســــــــانی قـتــــلیــــش
صدای مردم نی ریز
مناجات با عشق
نوجوونی از خودتون
یا ذوالجلال و الاکرام
* امام مبین *
درجست وجوی حقیقت
دکتر علی حاجی ستوده
طلبه ایرانی
یه غریبه
حدائق ذات بهجة
نوری ازقرآن
تنهاصراط بندگی
مؤسسه فرهگی وهنری شهیدآوینی
پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری
سایت جامع دفاع مقدس
مسجدمقدس جمکران
فاطمیون قم
باشگاه شبانه
قطعه ای ازبقیع
گروه اینترنتی رهروان ولایت

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان
































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب